محل تبلیغات شما

در دو دهه اخیر، تحقیقات بسیاری متوجه توانایی رهبری ن وسبک رهبری آنها شده اند . از یکسو با افزایش روزافزون مشارکت ن در نیروی کار، به تدریج حضور آنها در صحنه های مدیریتی پررنگتر می شود و این امر وم بررسی تواناییهای رهبری ن را افزایش داده است . از سوی دیگر، نرخ مشارکت ن در پستهای مدیریتی متناسب با رشد مشارکت آنها در سازمانها، افزایش نمی یابد که این مسئله نیز محققان بسیاری را برای کشف علل برانگیخته است . بخشی از تحقیقات برای بررسی دلایل عدم مشارکت ن در پستهای مدیریتی، به ویژگیهای رهبری آنان پرداخته اند . این تحقیقات توانایی رهبری ن، سبکهای رهبری ن و مقایسه آن با سبکهای رهبری مردان را بررسی نموده اند . متن حاضر مروری است بر تحقیقاتی که تا کنون در این زمینه انجام شده اند . در این متنجمع بندی نتایج موجود، نشان می دهد که تا کنون هیچ نظر مشخصی در زمینه تواناییهای رهبری ن به اثبات نرسیده است؛ همچنین محققان هنوز نتوانسته اند سبک رهبری خاصی را به طور مشخص در بین ن تشخیص دهند 

تفاوت سبک های رهبری ن و مردان
در ادبیات اروپا فرقی بین زن و مرد قائل نمی شود لذا از تاکتیک های یک سانی برخوردارند اما در اسلام بین زن و مرد فرق وجود دارد ، زن ها از لحاظ جسمانی از مردها ضعیف ترند ولی اوج تفاوت در ابعاد روحی و روانی است تا جسمی.زن ها دنبال مدیریت مشارکتی هستند و مردان دنبال تسلط.

تعریف سبک :
شیوه و ادراک و برداشت مردم را از مدیر سبک رهبری می گویند.
هر کس اراده خود را بر مردم تحمیل کند او صاحب قدرت است و او صاحب نفوذ است.

مدیر کسی است که توانایی نفوذ در مردم را داشته باشد. رهبری بیشتر هنر است و ارثی ولی در ادبیات می گويند رهبری را باید آموزش داد. رهبری روند نفوذ در مردم را گويند.

تفاوت های ن و مردان 
انسان ها به دو دسته تقسیم می شوند راست مغز و چپ مغز ، مردها چپ مغز هستند و زن ها هم چپ مغز و هم راست مغز هستند. لذا خانم ها از توفیق بیشتری در ارتباط پیام برخوردارند.

مردان دنبال کسب قدرتند و از اینکه مورد سؤال قرار گیرند خوششان نمی آید. و دنبال ريسك پذيري پذیری بیشتری هستند . دوست ندارند حرفشان را قطع کنند چون رشته کلام را از دست می دهند.
بیشتر دوست دارند دستور بدهند و خانم ها دوست دارند اطاعت کنند.
زن ها دنبال توافق مردها بیشتر به دنبال بردن هستند و بیشتر مذاکرات را با هدف برد و باخت انجام می دهند و دامنه برد خود را با باخت دیگران توسعه می دهند. در مذاکرات زن ها دنبال استراتژی برد برد هستند خانم ها سبک حمایتی دارند دنبال توافقند. زن ها طالب زیبایی و مطرح شدن هستند و مردان دنبال قدرت طلبی . بنابراین شیوه نفوذ در این ها متفاوت است.

و این چیزها بیشتر نسبی است وقتی بتوانیم یک دایره اطمینان رسم کنند ، اینها قطعی می شود. 

میزان مشارکت ن در رده های مدیریتی :
واقعیت حاکی از آن است که میزان حضور ن در رده های مدیریتی اعم از مدیریت کلان و خرد بسیار ناچیز است.
آمار موجود بیانگر آن است که از نظر کمی حدود 08/32 درصد از شاغلان کشور بخش استخدامی و مشمول قانون را ن تشکیل می دهد . و در وزارت خانه های بدین گونه است . وزارت آموزش و پرورش 36/72 درصد ، وزارت بهداشت و درمان و آمزش پزشکی 6/16 درصد و سایر وزارت خانه ها 04/11 درصد (سالنامه آماری 1383)

تجمع ن در این دو وزارت خانه حدود 90 درصد است که این نشان فقدان تنوع مشاغل و قابل دسترس نبودن امکان تحرک شغلی برای ن است.

نظریه حصارهای شیشه ای (glass walls) و نظریه سقف شیشه ای (glass ceiling) :
در ادبیات مدیریت از استفاده حصارهای شیشه ای (glass walls) استفاده می شود. که منظور از آن حصارهای نامرئی عمودی براساس تفکیک جنسیت مشاغل شکل می گیرد.
از سوی دیگر مانع غیرقابل نفوذی در سازمان ها وجود دارد که از ارتقای ن ، فراتر از حدی که تعیین شده جلوگیری می کند. این وضعیت را اصطلاحاً سقف شیشه ای یا (glass ceiling) می نامند. در اثر وجود این مانع ن از سعود به سطوح بالاتر مدیریتی منع می شوند.

حصارهای شیشه ای مانع تحرک شغلی و سقف شیشه ای مانع از ارتقای شغلی در سازمان ها می شود.

براساس آمار مربوط به گزارش توسعه انسانی (2004) در ایران ن تنها 1/4 درصد از کری های پارلمانی را در اختیار دارند . در حالی که این میزان در نروژ 4/36 درصد و در پاکستان 8/20 درصد اتست. از سوی دیگر حضور ن در پست های مدیریتی و مشاغل حرفه ای و فنی به ترتیب 9/26 درصد است و در نروژ به ترتیب 28 و 49 درصد می باشد.

رهبری مستم طی سه مرحله است :
1- تشخیص = نوعی شایستگی شناختی یا مغزی است.

2- تطبیق = نوعی شایستگی رفتاری است.
3- برقراری ارتباط = نوعی شایستگی فرایندی است.
همانطور که قبلاً گفتیم مغز انسان دارای دو نیم کره است . نیم کره چپ مغز : بیشتر کارهای تعقلی و محاسباتی ، حسابداری 
نیم کره راست مغز حوزه هنری و خلاقیت و مدیریت است.
مردان بیشتر از نیم کره چپ خود استفاده می کنند ن از هر دو نیم کره.
کسانی که از نیم کره چپ بیشتر استفاده می کنند مثل حسابدارها ، دقیق ریزبین روحیه شان در بلندمدت خشک می شود و انسان های تعقل گرا و حساب گر و منطقی هستند.

مهم ترین مرحله در رهبری مرحله تشخیص است. اگر تشخیص درست بود تجویز هم درست انجام می شود ابتدا همدلی وسپس نفوذ ایجاد می شود.

4 مشخصه رهبری از نگاه دیوی سن :
1- فراصت و هوش.
2- مهارت های انسانی کم خیلی مهم است.
3- مهارت های ادراکی که این هم اهمیت دارد.
4- مهارت های فنی.

اگر زن خود را ضعیف نشان دهد رهبری موفق نمی شود اگر تحکم هم کند باز هم موفق نمی شود باید سه فرمول تشخیص تجویز و هم دلی را سرلوحه خود قرار دهد.

برخی از رفتارهای کلیشه ای که نسبت به مدیریت و کارکنان در جامعه و عرف وجود دارد چنین است :

- ن تماتیل دارند که اام های خانوادگی را بالاتر از ملاحظات کاری قرار دهند. طبق تحقیقات انجام شده بیشتر ترک خدمت ن به خاطر همین اامات خانوادگی است.

- ن برای درآمداضافی کار می کنند. به همین دلیل پیشرفتی در کار ندارند.

- ن باز خور منفی را به صورت شخصی دریافت می کنند نه به صورت حرفه ای.

- ن برای پست های مدیریتی بالا مناسب نیستند به این دلیل که آن ها بیش از حد احساسی هستند و دلیری ندارند.

- مهمترین راهبر ن در زندگی شخصی کار کردن فراتر از حد انتظار است چون مردان به آن ها اعتمکاد داشته باشند ناچار به استفاده از این راهبر هستند. که 99 درصد این راهبرد را راهبرد اساس دانسته اند. آنها ناگزیرند کارهای تكراري داشته باشند و پست هایی در سطوح پایین سازمانی داشته باشند. بیش تر آن ها در پست های ستادی و به عنوان دستیار مدیریران صف انجام وظیفه می کنند. و به ندرت مسئولیت مدیران صف را به عهده داشته اند.

- به طور کلی در برنامه های توسعه کشورمان (با تأثیر در برنامه چهارم) نیز به ن کمتر از دیدگاه مدیریتی نگريسته شده است و به توانمند سازي ن براي مشاركت بيشتر در پست هاي مديريتي توجه چندانی نشده است. وم بازنگری مقوله ی توسعه مدیریت بارویکرد جنسیتي در برنامه های توسعه کشور به شدت احساس می شود.

راههای شکستن سقف شیشه ای یا (glass ceiling) 
1- کارکردن فراتر از حد انتظار مردان.
2- انتخاب سبک مدیریت مطلوب مردان. اگر مدیر زن در سطح بالای سرپرستی قرار گیرد کار مشکل تر می شود چون مردان بیشتر علاقه مند به مقام های بزرگ و سلسله مراتب در حد حالی که ن دوست دارد در گروه های کوچک و مشارکتی کار کنند و سبک مشارکت هرج و مرج ایجاد می کند.

3 – رفتن به دنبال وظایف سخت تاکتیک جلب نظر.
4- داشتن مشاورین امین و لایق.
5- قدرت در سازمان یک قطبی است . از طریق آموزش خلع تکنیکی خود را پر کند.
6- ارتباط با همکاران با نفوذ.
7- کسب تجربه در مدیریت صف 
8- حرکت از حوزه کار به حوزه های دیگر.
9- طرح بحث درباره ی ارزش های شغلی.
10- توانایی جابه جا شدن از جایی به جای دیگر.
11- کسب مدارک تحصیلی بالاتر .
12- انجام کارهای مدیریت در محیط های بیرون باعث می شود از درون هم موفق شود.
13- انجام کسب تجارب بین المللی.
عوض کردن شرکت اگر تمام کارهای بالا را انجام داد و موفق نشند شرکت را عوض کنند.

انواع سبک مدیریتی ن :
1- سبک آرام كه شامل دو بخش كاريز ماتيك (برانگيزاننده)وبازيگر (حمايت كننده) است . 
2- سبک اجتماعی كه به دو قسمت سلطه جو وراهنما تقسيم ميشود.

مردان یا زنان، کدامیک در رهبری کارآمدترند؟

تفاوت سبک های رهبری زنان و مردان

مدل ارتباطی گربنر

ن ,های ,ها ,درصد ,سبک ,ای ,می شود ,ن در ,شیشه ای ,زن ها ,رهبری ن

مشخصات

تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

برترین جستجو ها

آخرین جستجو ها

دیجی رمان